این در حالی است که در سالهای گذشته همواره بخشهای صنعت و معدن و خدمات بیش از سایر بخشها از منابع مالی بهره بردهاند. امسال در شرایطی که بهای هر بشکه نفت از 92 دلار هم فراتر رفته است و زمینه افزایش درآمدهای ارزی فراهم شده است، توجه بیشتر به این بخش مهم اقتصادی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود در این عرصه باشد.
افزایش قیمت نفت موجب افزایش درآمدهای ارزی کشور شده است به نحوی که هماکنون نمایندگان ملت و دولتمردان مشغول تقسیم این منابع هستند.
از قرار معلوم هماکنون، درآمدهای مازاد نفتی به بهبود و توسعه سامانه حملونقل کشور تخصیص یافته است و در این زمینه این گونه فکر شده که نیاز حملونقل به این منابع بیشتر از سایر بخشهاست.
شاید هم آمار و ارقام ارائه شده از سوی مسئولان در تولیدات محصولات کشاورزی آنان را قانع کرده است که همه ایرانیان سیر هستند و نیازی به سرمایهگذاریهای زیر بنایی در بخش کشاورزی و تولید غذا نیست.
این در حالی است که هنوز حدود یک سوم مردم کشور از سوء تغذیه رنج میبرند و گرسنهاند «آمارهای ارائه شده از سهم هزینههای مواد غذایی در شهرها و روستاها و مقایسه آن با درآمد اقشار مختلف از سوی مرکز آمار ایران» و قیمتهای داخلی و خارجی مواد غذایی هم بهطور سرسامآوری در حال افزایش است که دلیل افزایش قیمت مواد غذایی درون و برون کشور ارتباط چندانی با هم ندارند.
قیمت مواد غذایی در خارج به دلایل زیر افزایش مییابد:
1- 2کشور پرجمعیت جهان یعنی چین و هند که جمعاً 40 درصد مردم جهان در آن زندگی میکنند بهدلیل عدم پیروی از سیاست توسعه پایدار کشاورزی و برداشتهای بیرویه در چند دهه گذشته از منابع آبهای زیرزمینی خود و کاهش منابع آبهای زیرزمینی، در حال حاضر با کاهش شدید تولیدات روبهرو شدهاند «کشور ایران نیز در حال حاضر چنین سیاستی را دنبال میکند» و تقاضای مواد غذایی را در جهان به شدت افزایش دادهاند.
2- 2کشور مزبور به علت رشد اقتصادی فوقالعاده در 2 دهه گذشته به شدت رشد و بهبود تغذیه را در بین مردم خود آغاز کردهاند که این نیز شدت تقاضا را مضاعف کرده است.
3- افزایش شدید قیمتهای نفت سبب شده است که بخش قابل توجهی از غلات و روغن تولیدی به مسیر جایگزینی سوخت فسیلی هدایت شده و عرضه آن در بازارهای مواد غذایی محدود گردد.
4- کاهش سرسامآور قدرت برابری دلار در مقابل سایر ارزهای خارجی و تثبیت نرخ برابری ریال در مقابل دلار نیز سبب افزایش شدید قیمتهای مواد غذایی وارداتی گردیده است.
اما افزایش قیمت تمام شده مواد غذایی تولید شده در داخل کشور در مرحله اول به علت کمبود شدید سرمایه لازم در بخش کشاورزی میباشد بهطوری که هنوز نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش کشاورزی پس از حدود 30 سال مثبت نشده است.
کمبود سرمایه در بخش کشاورزی به تنهایی باعث شده است که توان منابع آب و خاک و آفتاب و نیروی انسانی فعال در بخش نتوانند بهرهوری لازم را به دست آورند در نتیجه فاصله بین توان نهایی و توان تولید فعلی اگر خوشبینانه بیندیشیم ثابت مانده و نهایتاً قیمتهای تولید نهایی در اثر تورم سالانه به شدت افزایش یافته و با توجه به کاهش قدرت خرید مردم «بهخصوص اقشار کم درآمد» بهرغم همه شعارهای انتخاباتی سبب گستردگی سوء تغذیه در کشور شده که عواقب این مصیبت در آینده به مراتب بیشتر آشکار خواهد شد گر چه در حال حاضر نیز کم و بیش هویدا گشته از جمله وزارت بهداشت و درمان رسماً در رسانه ملی اعلام کرده است که متولدین دهه هشتاد متوسط 6 سانتیمتر قدی کوتاهتر از متولدین دهههای قبل دارند و متأسفانه هنوز کسانی نارساییهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ناشی از سوء تغذیه را یا مقایسه نکردهاند یا نتایج آن را اعلام نکردهاند.
آقایان نمایندگان ملت آیا میدانید که در نیمه اول سالجاری قیمتهای جهانی مواد غذایی 30 تا 40 درصد افزایش پیدا کرده و مرتباً در حال افزایش هستند و میدانید که حداقل 35 درصد جوامع روستایی و 25 درصد جوامع شهری از سوء تغذیه حاد رنج میبرند و حتماً آگاه هستید که جای خالی سرمایه در بخش کشاورزی به شدت عملکرد منابع طبیعی و تلاشهای نیروی انسانی اعم از کشاورزان و شاغلان دولتی و کارشناسان را ابتر گذارده و بازدهی لازم را به شدت تحتتأثیر خود قرار داده است.
بهنظر من گر چه دولت در زمینه توزیع منابع مازاد غفلت کرده است و گر چه مسئولان مستقیم دولت در بخش کشاورزی زبان دفاع ندارند ولی چه میشد اگر شما غفلت آنان را جبران میکردید و کمی هم به تولید غذا و مشکلات کشاورزان در زمان تقسیم منابع نفتی فکر میکردید.
نمیگویم کشور به اتوبان، راه آهن، بندر، فرودگاه، هواپیما، مترو، اتوبوس، قطار و سامانه حملونقل بهتر و بیشتر نیاز ندارد ولی آیا میدانید که تلفات سوء تغذیه در کشور چندین برابر تلفات تصادفات جادهای است ولی چون مرگ آن بیسرو صداست کسی نمیشنود و نمیبیند، این چه توسعه هماهنگی است که به علت گرانی تولید مواد غذایی و سامانه دلالی درون آن و فقر عمومی حدود 30 درصد مردم باید از سوء تغذیه رنج ببرند ولی سالانه 10 هزار میلیارد تومان صرف صنعت حملونقل شود ؟
آیا برای شما نمایندگان محترم اهمیت ندارد که میلیونها نفر از مردم بهدلیل گرانی مواد غذایی و توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه شبها با شکم گرسنه بخوابند در حالی که به یاری خدا کشور ثروتمند شده و پولها و ثروت ملت به جای توسعه پایدار صرفا صرف حملونقل شود ؟
چون بخش کشاورزی در حکومت زبان گویا ندارد و چون به یاری خداوند همه شما عزیزان جز و حداقل دو دهک بالای جامعه قرار گرفتهاید خبری از دهکهای پایین ندارید که چگونه شکم شان را بهدلیل گرانی قیمتهای تمام شده مواد غذایی و فقر عمومی نمیتوانند سیر نمایند چون که سرمایهگذاری کافی در کشاورزی به دلایل توان ضعیف کشور در گذشته از نظر درآمدها و حوادث غیرمترقبه و جنگ تحمیلی و خسارتهای ناشی از آن صورت نپذیرفته و الان نیز که درآمد به اندازه کافی است، منابع زیرزمینی را حراج میکنیم و در جاهای دیگر سرمایهگذاری مینماییم.
در حال حاضر نیز سرمایهگذاری در بخش کشاورزی در حداقل وضعیت خود هستند و دلیل آن بیکاری گروههایی است که در امور زیر بنایی آن باید شاغل میشدند. دهها هزار کارشناس بیکار، مهندسان مشاور کشاورزی بیکار، پیمانکار بیکار، صنعتگران بیکار بخش و به یاری خدا فقط دلالان مواد غذایی فعالند که فعالیت آنان نیز غیراز گرانی چیزی به بار نمیآورد.
صمیمانه تقاضا میکنم حداقل بخش قابل توجهی از این منابع را که متعلق به همه آحاد ملت است برای تولیدات بیشتر و ارزانتر و با کیفیتتر مواد غذایی در بخش زیربنایی کشاورزی هزینه کنید و توجه داشته باشید که به قیمتهای ثابت بهرغم درآمدهای سرسام آور نفتی کشور حتی در مقایسه با دوران جنگ تحمیلی کمترین سرمایهگذاری در بخش کشاورزی صورت میگیرد.
*دبیرکل خانه کشاورز